شهریور ۱۴۰۲(فرمت تاریخ آرشیو ماهانه)
روز مره گی

مجبورم بنویسم

در مورد چی ؟تخصصم چیه؟هیچی.پس در مورد هیچی بنویسم.هیچی زن بود یا مرد؟کارش چی بود؟یکی بود یکی نبود غیر از خداهیچکی هم بود.هیچکی رفته بود

ادامه مطلب »
روز مره گی

دزدی

باز ساعت۳صبح بیدارمی شوم.باید بروم دست به آب.این بار تصمیم میگیرم نخوابم و چیزی بنویسم.لاک پشت وار در پتو‌فرومیروم گاهی سرم را بیرون می آورم

ادامه مطلب »